![]() |
دو شنبه 19 دی 1390 |
![]() |
همه چیز در اینجا هست.
ورود ممنوع! در نگاه تو آرامشي است كه قصر شيشهاي قلبم را ميشكند! و از پيچ و خمهاي آن عبور ميكند روز و شب به تو ميانديشم حتي خواب هم به سراغم نميآيد ميترسد فكر تو او را هم نمكگير كند در كوچه پسكوچههاي قلبت ميدوم تا خودم را پيدا كنم به تابلويي برخورد ميكنم ورود ممنوع حتي شما دوست عزيز!! :: برچسبها: انتهاي روياي الهه عزيز,
بيداري بهانه ميخواهد مگر باران؟ كوير چو ميخورد تاب با باد زلال هم آميخته است با آب بهانه ميخواهد مگر صخره به تشنه گيه منقار كركس كه ميدرد نعش خسته كفتار كنايههاي بيسبب مهتاب بر وي لختيه گهواره روبان منحني بوي كاج بهانه ميخواهد مگر بودن؟ براي رستن، از نو روييدن... :: برچسبها: انتهاي روياي الهه عزيز,
حسرت با وجود همه حسرت و دلبستگيام ميروم تا كه خيالت نشود زندگيام ميروم تا ز من و عشق من آسوده شوي تا شكر خند زني از من و از سادگيام ميروم تا نزني ناوك غم بر دل من تا كه درمان شود اين زخم و رود خستگيام چه محال است رسيدن به وصالت جانا شايد اين است تقاص من و ديوانگيام رفتم از زندگيات ياس من آرام بمان با وجود همه حسرت و دلبستگيام :: برچسبها: انتهاي روياي الهه عزيز,
ايران هنوزم بعد اين سالا، همون ايران ديروزي همون احساس رويايي كه تو هر صحنه پيروزي همون احساس شوقي كه، نشسته تو دل اين شهر به ياد لحظههايي كه ميگن آزاد خرمشهر همون حسي كه ميبينم، كه اينجا فكر پروازن هنوزم لحظه آخر دارن آينده ميسازن ببين بيبي توي ايوون نگاهش مونده روي در پدر ميآره سربندي با طرح يا علياصغر ميگن كه بعد پروازش، هنوز تو اوج افلاكه تنش تنديس در خاكه، پلاكش زينت خاكه :: برچسبها: انتهاي روياي الهه عزيز,
|
|