پنج شنبه 29 دی 1390 |
بوي يار
سلامي چو بوي خوش آشنائي بدان مردم ديده روشنايي
در.دي چو نور دل پارسايان بدان شمع خلوتگه پارسائي
نمي بينم از همدمانهيچ بر جاي دلم خون شد از غصه ساقي كجايي
زگوي مغان رخ مگردان كه آنجا فروشند مفتاح مشكل گشائي
عروس جهان گرچه در حدحسن است ز حد ميبرد شيوه بي وفائي
...
مكن حافظ از جوردوران شكايت
چه داني تواي بنده كار خدائي
حافظ
نظرات شما عزیزان:
:: برچسبها: انتهاي روياي الهه عزيز, رويا, الهه, عزيز, من, تو, عشق, بي انتها, انتها, عزيز, سخن اول, non,
نویسنده : Mehr
|