باید و نبایدهای سه گانه زندگی
 

باید و نبایدهای سه گانه زندگی

 Three things in life that are never certain
 
سه چیز در زندگی پایدار نیستند

 


 Dreams
 رویاها
 
 Success
 موفقیت ها
 
 Fortune
 شانس

 
  
 
Three things in life that, one gone never come back
  سه چیز در زندگی قابل برگشت نیستند
 
 Time
  زمان
 
 Words
  گفتار
 
 Opportunity
  موقعیت
 
 
  
 
Three things in human life are destroyed
  سه چیز در زندگی انسان را خراب می کنند
 
 
Alcohol
 الکل
 
 
Pride
 غرور
 
 
Anger
 عصبانیت
 
  
  
 
Three things that humans make
 سه چیز انسانها را می سازند
 
 
Hard Work
 کار سخت
 
 Sincerity
 صمیمیت
 
 
Commitment
 تعهد
 
  
  
 
Three things in life that are most valuable
  سه چیز در زندگی بسیار ارزشمند هستند
 
 Love
  عشق
 
 
Self-Confidence
  اعتماد به نفس
 
 
Friends
  دوستان
 
 
  
 
Three things in life that may never be lost
  سه چیز در زندگی که هرگز نباید از بین بروند
 
 
Peace
 آرامش
 
 
Hope
 امید
 
 
Honesty
 صداقت
 
 

 
 
Happiness in our lives has three primary
  خوشبختی زندگی ما بر سه اصل است
 
 
Experience Yesterday
  تجربه از دیروز
 
 Use Today
  استفاده از امروز
 
 
Hope Tomorrow
  امید به فردا
 
 
Ruin our lives is the three principle

  تباهی زندگی ما نیز بر سه اصل است
 
 
Regret Yesterday
  حسرت دیروز
 
 Waste Today
  اتلاف امروز
 
 
Fear of Tomorrow

  ترس از فردا
 

--==========================================

همیشه دلیل شادی کسی باش ، نه شریک شادی او
و همیشه شریک غم کسی باش ، نه دلیل غم او

 

نویسنده : Mehr
داستان

شب سردی بود …. پیرزن بیرون میوه فروشی زل زده بود به مردمی که میوه میخریدن …شاگرد میوه فروش تند تند پاکت های میوه رو توی ماشین مشتری ها میذاشت و انعام میگرفت … پیرزن باخودش فکر میکرد چی میشد اونم میتونست میوه بخره ببره خونه … رفت نزدیک تر … چشمش افتاد به جعبه چوبی بیرون مغازه که میوه های خراب و گندیده داخلش بود … با خودش گفت چه خوبه سالم ترهاشو ببره خونه … میتونست قسمت های خراب میوه ها رو جدا کنه وبقیه رو بده به بچه هاش … هم اسراف نمیشد هم بچه هاش شاد میشدن … برق خوشحالی توی چشماش دوید ..دیگه سردش نبود !پیرزن رفت جلو نشست پای جعبه میوه …. تا دستش رو برد داخل جعبه شاگرد میوه فروش گفت : دست نزن نِنه ! وَخه برو دُنبال کارت ! پیرزن زود بلند شد …خجالت کشید ! چند تا از مشتریها نگاهش کردند ! صورتش رو قرص گرفت … دوباره سردش شد ! راهش رو کشید رفت … چند قدم دور شده بود که یه خانمی صداش زد : مادر جان …مادر جان ! پیرزن ایستاد … برگشت و به زن نگاه کرد ! زن مانتویی لبخندی زد و بهش گفت اینارو برای شما گرفتم ! سه تا پلاستیک دستش بود پر از میوه … موز و پرتغال و انار ….پیرزن گفت : دستِت دَرد نِکُنه نِنه….. مُو مُستَحق نیستُم ! زن گفت : اما من مستحقم مادر منمستحق داشتن شعور انسان بودن و به هم نوع توجه کردن اگه اینارو نگیری دلمو شکستی ! جون بچه هات بگیر ! زن منتظر جواب پیرزن نموند میوه هارو داد دست پیرزن و سریع دور شد … پیرزن هنوز ایستاده بود و رفتن زن رو نگاه میکرد … قطره اشکی که تو چشمش جمع شده بود غلتید روی صورتشدوباره گرمش شده بود … با صدای لرزانی گفت : پیر شی ننه …. پیر شی ! خیر بیبینی این شب چله مادر

نویسنده : Mehr
حضرت ابوالفضل

جمال حق ز سر تا پاست عباس         به يكتائى قسم يكتاست عباس

شب عشاق را تا صبح محشر         چراغ روشن دلهاست عباس

خدا داند كه از روز ولادت                 امام خويش را ميخواست عباس

اگر چه زاده ام البنين است             وليكن مادرش زهراست عباس

 **************

اى زصهباى حسينى سرمست      دستگير همه عالم بى‏دست

ما همه دست بدامان توايم         ميزبان غم و ميهمان توايم

اى علمدار سپه كو علمت         علم و دست زبازو قلمت

 **************

چرا اى غرقه خون از خاك صحرا برنمى‏خيزى         حسين آمد به بالين تو از جابر نمى‏خيزى

نماز ظهر را باهم ادا كرديم در مقتل                 شده وقت نماز عصر آيا بر نمى‏خيزى

منم تنهاى تنها و عزيزانم به خون غلطان         چرا بر يارى فرزند زهرا بر نميخيزى Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA

 

سلام بر رشادت دستان حیدری ات! سلام بر توفندگی شمشیر ذوالفقارت! سلام بر جانبازی و عشق و برادری ات! سلام بر تو ای زیباترین واژه قاموس فروتنی! سلام بر تو و بر دستان آب آورت! سلام بر لبان خشکیده ات که سرچشمه آب بقاست و آب را در حسرت جرعه ای از خنکای خود وانهاده است! خاک بوی بهشت می گیرد، آسمان، پایین می آید و خانه مرتضی (ع) را به آغوش می کشد. نوزادی مبارک پا بر ابرهای احساس می گذارد.

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA

مقام حضرت عباس (ع) نزد ائمه (ع):

اگر بخواهيم مقام و منزلت حضرت عباس (ع) را از ديدگاه امامان معصوم (ع) دريابيم، كافي است به سخنان آن بزرگوار درباره حضرت عباس (ع) توجه كنيم. در شب عاشورا، وقتي دشمن در مقابل كاروان امام حسين (ع) حاضر شد و در راس آنها عمربن سعد شروع به داد و فرياد كرد، امام حسين (ع) به حضرت عباس (ع) فرمود:‌ برادر جان، جانم به فدايت، سوار مركب شو و نزد اين قوم برو و از ايشان سوال كن كه به چه منظور آمده اند و چه مي خواهند. در اين ماجرا دو نكته مهم وجود دارد يكي آنكه امام به حضرت عباس مي فرمايد: من فدايت شوم. اين عبارت دلالت بر عظمت شخصيت عباس (ع) دارد، زيرا امام معصوم العياذ بالله سخني بي مورد و گزاف نمي گويد و نكته دوم آنكه، حضرت به عنوان نماينده خود عباس (ع) را به اردوي دشمن مي فرستد. روز عاشورا هنگامي كه حضرت عباس (ع) از اسب بر روي زمين افتاد، امام حسين (ع) فرمودند:‌(الان انكسر ظهري و قلت حياتي) يعني (اكنون پشتم شكست و چاره ام كم شد). اين جمله بيانگر اهميت حضرت عباس (ع) ونقش او در پشتيباني از امام حسين (ع) است. امام زمان (عج)، در قسمتي از زيارتنامه اي كه براي شهداي كربلا ايراد كردند، حضرت عباس (ع) را چنين مورد خطاب قرار مي دهند: السلام علي ابي الفضل العباس بن اميرالمومنين المواسي اخاه بنفسه، الاخذ لغده من امسه، الفادي له،‌الوافي الساعي اليه بمائه، المقطوعه يداه لعن الله قاتله يزيد بن الرقاد الجهني و حكيم بن طفيل الطائي.
امام زين العابدين (ع) به عبيدالله بن عباس بن علي بن ابي طالب (ع) نظر
افكند و اشكش جاري شد. سپس فرمود:‌ هيچ روزي بر رسول خدا (ع) سخت تر ازروز جنگ احد نبود، زيرا در آن روز عموي پيامبر، شير خدا و رسولش حمزه بن عبدالمطلب كشته شد و بعد از آن روز بر پيامبر هيچ روزي سخت از روز جنگ موته نبود، زيرا در آن روز پسر عموي پيامبر جعفر بن ابي طالب كشته شد سپس امام زين العابدين (ع) فرمود: هيچ روزي همچون روز مصيبت حضرت امام حسين (ع) نيست كه سي هزار تن در مقابل امام حسين (ع) ايستادند و مي پنداشتند، كه از امت اسلام هستند و هر يك از آنها مي خواستند از طريق ريختن خون امام حسين (ع) به نزد پروردگار مي انداخت و ايشان را موعظه مي فرمود و كار را تا آنجا كشاندند كه آن حضرت را از روي ظلم و جور و دشمني به شهادت رساندند. آنگاه امام زين العابدين (ع) فرمود:‌ خداوند حضرت عباس (ع) را رحمت كند كه به حق ايثار كرد و امتحان شد و جان خود را فداي برادرش كرد تا آنكه دو دستش قطع شد. لذا خداوند عزوجل در عوض،‌ دو بال به او عطا كرد تا همراه ملائكه در بهشت پرواز كند، همان طور كه به جعفر بن ابي طالب (ع) هم دو بال عطا فرمود و به تحقيق، حضرت عباس (ع) نزد پروردگار مقام و منزلتي دارد كه روز قيامت همه شهدا به آن مقام و منزلت غبطه مي خورند.
 

کربلا بيت الحرامی ديگر است

حاجيانش را مقامی ديگر است

نيت اش ، ترک سر و تن گفتن است

در پی اش ، تکبير در خون خفتن است

شيعه گی آيا شکم پروردن است

يا به روز جنگ ، عذر آوردن است؟

شيعه يعنی امتزاج نار و نور

شيعه يعنی راس خونين در تنور

شيعه يعنی بازتاب آسمان

بر سر نی ، جلوه رنگين کمان

شيعه بايد آبها را گل کند

خط سوم را زخون کامل کند

خط سوم خط سرخ اولياءست

کربلا بارزترين منظور ماست

' سروده شادروان محمد رضا آقاسی

عزاداری هاتون قبول.

 

نویسنده : Mehr