اینترنت Adsl
سلام به همه دوستان و تشکر بابت احوالپرسی پدرم .ایشون بهتر هستند و فقط ضعف ناشی از عمل را دارند که ان شالله تا یه مدت دیگه بهبود کامل حاصل بشه.

 

دوستان من بالاخره تو این همه شلوغ پلوغی یه اینترنت adsl راه اندازی کردم.گرچه سرعت اونطور که من فکر می کردم نیست.اما همین که اکثر اوقات می شه online بود عالیه.گرچه من  دیر وقت می رسم خونه.

از این مسائل که بگذریم.صبر مرحله نیمه پایانی برای من آغاز شده .می خوام دوستان را به یاد ایام امتحانات بندازم.یادتون هست اولا ی امتحان آدم انرژی داشت، ولی به آخر ها که می رسید گرچه می دونست آخرشه ،دیگه بی طاقت می شد.من هم گرچه در مرحله انتظار برای (ان شائالله)پاسپورت ریکوست هستم ولی کمی بی طاقت شدم.البته خوبیش اینه که یه مقدار سرم شلوغه ولی می فهمم که بی صبر تر از قبل شدم.به زودی می خوام یه برنامه ریزی بکنم برای فروش یه سری و سایل و کتابهام.

(نگید جو گیر شده(فقط یه برنامه ریزی)!!! حالا وارد انتظار برای تقزیبا مراحل پایانی شدم.

راستی در مورد مانی اردر بگم یه آشنا لطف کرد از دبی گرفت.به امید اینکه به زودی همه دوستان pending به مرحله بعد برن(pending انصافا سخت ترین مرحله و پرانتظارترین مرحله بود)  شاید شمارش معکوس آغاز شده است.

نویسنده : Mehr
آنچه در این مدت بر من گذشت!!!

با سلام دوباره به دوستان بعد از حدود یک ماه و پوزش بابت تاخیرات.

 

آن چه در این مدت بر من گذشت را اگر بخواهم به صورت نموداری رسم کنم .ابتدای نمودار با شیب مثبت رو به بالا و بسیار عالی بود و بلافاصله با شیب نزولی و دوران بسیار سختی که منجر به غیبت اینجانب شد.که مربوط به پدرم و عمل سنگینی می شد که ایشان حدود ۱۰ روز در بیمارستان بستری بودند و مراقبت های بعد از عمل و ... +کار بسیار فشرده و سنگین در این مدت.

از این موضوعات که بگذریم به بحث شیرین مدیکال می رسیم.

همان طور که قبلا اعلام کردم.چیزی حدود یک ماه و ۱۰ روز پیش به صورت کاملا غیر منتظره ای فرم های مدیکال برای من ارسال شد و من بعد از ۱۹۳ روز pending  حقيقتا انتظار هر چيز به جز دوران in process 63 روزه را داشتم .مراتب با aramex  هماهنگ شد و بعد از 4 روز مدارك به تهران رسيد .

من تازه مي خواستم بروم و يك سري آزمايشات بدهم كه ببينم همه چيز ok باشد اما افسر محترم خوشبختانه ما را غافلگير نمودند.

مديكال اينجانب در يك پنجشنبه  بعد از ظهر و شنبه بعد از آن بعد از ظهر در مجموع كلا ظرف  يك ساعت و نيم به پايان رسيد .

داستان مديكال:

اين بخش شايد سريعترين و بي دردسرترين قسمت كارهاي من براي مهاجرت بود .چيزي كه كاملا متضاد آن را از ديگران شنيده بودم. و چندان به انجام سريع آن اميدوار نبودم.

پنجشنبه بعد از ساعت كاري حدود ساعت 2 از دكتر معتمد سفارت وقت گرفتم و به مطب ايشان رفتم.حدود 10 دقيقه اي معطل شدم و ايشان سپس من را پذيرفت.مادرم هم همراهم بود.

دكتر  روند كار را برايم توضيح دا كه بايد آزمايش خون و ادرار را در همان جا كه يك آزمايشگاه هم بود بدهم و عكس هم در بيمارستان پارس از ريه بگيرم و سپس وقتي جواب اين ها آماده شد براي دكتر ببرم و آن گاه دكتر معاينه مي كند.

سپس دكتر يك يرس فرم به من داد و گفت خداحافظ!

در همان جا آزمايش خون و ادرار را دادم (در مورد ادرار مي ترسيدم چون از چند نفر شنيده بودم خيلي به رقيق يا غليظ بودن ادرار گير مي دهند و من واقعا نظري نداشتم كه چگونه خواهد بود.(گلاب به روي همه ،فقط جهت توضيح مي گم)

خلاصه اين آزمايشات را دادم .گفتند جوابش شنبه اماده است.از آن جا هم به بيمارستان پارس رفتم و عكس ريه را گرفتم كه از دكتر همان جا پرسيدم گفت ok است.گفت شنبه تحويل بيا بگير.

شنبه دكتر گفته بود ساعت 5 تا 6 هستم.

من ساعت 5 ،كارم تموم شد و به مطب دكتر ساعت 5:20 رسيدم كه ديدم دو خانواده به روش قديم (6 نفر ) در مجموع جلوي من هستند.مادر جان زحمت گرفتن عكس را كشيده بود و منتظر من بود.وقتي من رسيدم دكتر هنوز نرسيده بود.خودم را براي يك صبر دست كم يك ساعته به گفته منشي آماده كردم.

5 دقيقه بعد از ريسدن من دكتر آمد و 3 دقيقه بعد من به عنوان اولين نفر در مطب بودم.

ماجرا اينگونه بود كه گويا خانواده اول فرم ها را فراموش كرده بودند و يكي را فرستادند تا برود فرم ها را بياوردو خانواده دوم گويا يك تماس تلفني مهم داشتند كه صبر كردند تا جواب دهند و اينجانب توسط دكتر فراخوانده شدم.دكتر به همان مهرباني پست قبل بود و كلي گفتيم و شنيديم و خنديديم.

آزمايشات را ديد و گفت ok است.و نوبت به معاينات رسيد.قد و وزن را اندازه گرفت.ضربان قلب و تنفس و گواتر و يه چيزي حدود 10 دقيقه معاينه كرد و گفت ok است و من تا 10 روز ديگر مي فرستم. اين بود داستان كوتاه مديكال من! بقيه قسمت ها هم از اين راحت تر بو تو پست بعد تعريف مي كنم.

يكي از دوستان گفته بود بعد از 50 روز passport request شدند،حقيقتا  انتظار اين سرعت را ندارم ولي اميدوارم هر چه سريعتر اتفاق بيفتد چون حوصله صبر طولاني هم ندارم.

 

:: موضوعات مرتبط: دل نوشته ها، ،
:: برچسب‌ها: سخت, دشوار, مشكلات,
نویسنده : Mehr
مدیکال آمد (رسما)
سلام دوستان عزیزم .ممنون از تبریکاتتون و شرمنده از اینکه جوایب ندادم .به علت این که بسیار این چند روز سرم شلوغ بوده و متاسفانه تا امروز متوجه نشدم که نظرات رفته روی تایید نویسنده.من کاملا

با این مساله مخالفم(سانسور)ولی گویا متوجه نشدم.شرمنده .چند تا نظر هم هست که الان هر چه تایید می کنم نمی ذاره تو نظرات.نمی دونم چرا...من حتما به همه نظرات جواب می دم.و کاملتر می نویسم.دوستان من را ببخشند.و ممنون از تبریکاتتون.

.امروز آرامکس صبح تماس گرفت که همه چیز آماده است و کی بیاییم.؟؟که گفتم ظهر برید و مادرم تحویل می گیره گویا حدود ۴ آورده بودند.

من خودم دیر وقت رسیدم.

فرم ها شامل موارد زیره:

1. يك فرم سبز رنگ براي مديكال .. . با عکس روش و یک مهر.
2.يك نامه شامل دكترهايي كه مي تونيم مراجعه كنيم. و توضیح برای کلاس iom كه در مورد كاناداست و رايگانه.دوست خوبم مهردا گويا زنگ زده بود و گفته بودند فعلا كلاس نداريم.
3. يه نامه كه گردش حساب و ساير تغييرات از may 2009 را خواسته بود ..شامل وضعيت تاهل .آدرس. تحصيلات .وضعيت تبعگي و سفر ها.+پرداخت 490$

به علاوه اين كه اگر در كشوري بيش از 6 ماه بوديد پليس سرتيفيكيت

4.يك برگه كه عربي انگليسي نوشته بود و انواع پول ها و پرداخت را نوشته بود .من شب نامه را ديدم و هنوز همه را كامل و دقيق نخوندم

به زودي متن نامه ها را اينجا قرار مي دم.لطفا در مورد دكتر من را را هنمايي كنيد .من خواهرم پيش دكتر فرخي رفت واسه استرالي مي گفت خيلي خوبه. حالا دوستان نظر بدن.

دوستان فعلا دارم مي رم دنبال كارهاي مديكال تا هر چه زودتر ان شائ الله اين كار انجام بشه تا برم سر 490 دلار و بانك و....

در ضمن تو نامه من نوشته اگه اين وضعيت ها تغيير نكرده بنويس تغيير نكرده.

يعني روي يه برگه A4 بنويسم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

  اميدوارم دكتر به همين مهرباني باشد.!!

نویسنده : Mehr