شده يه چيزي تو دلت سنگيني كنه....؟؟؟
شده نتونی جای کسی رو که دومین تپش قلبت واس اون بودرو با چیز دیگه پر کنی؟
خيلي سخته ادم كسي رو نداشته باشه...
دلش لك بزنه كه با يكي درد دل كنه ولي هيچكي نباشه...
نتونه به هيچكي اعتماد كنه هر چي سبك سنگين كنه تا دردش رو به يكي بگه ...
نتونه اخرش برسه به يه بن بست ...
قبولی تو رشته ای که آرزوشو هم داشتی نتونه راضیت کنه وباز...
بری سراغ گیتاری که هنوز خوب نمیتونی حرف دلتو باهاش بنوازی...
فقط بازی با صدای چندتا ریتم...
تك وتنها با يه دلي كه هي وسوسش مي كنه اونو خالي كنه ...
اما راهي رو نمي بينه سرش روكه بالا مي كنه
اسمون رو مي بينه به اون هم نمي تونه بگه...
خيري از اسمون هم نديده ......
مگه چند بار اشك هاي شبونش رو پاك كرده...؟!
بهش محل هم نداده تا رفته گريه كنه زود تر از اون بساط گريه اش رو پهن كرده تا كم نياره ....
خيلي سخته ادم خودش به تنهايي خو كنه اما دلي داشته باشه كه مدام از تنهايي بناله...
خيلي سخته ادم ندونه كدوم طرفيه؟!
خيلي سخته ادم احساس كنه خدا اونو از بنده هايش جدا كرده ...
خيلي سخته ندوني وقتي داري با خدا درددل مي كني داره به حرفات گوش مي ده يا ...
پرده ي گناهات انقدر ضخيم شده كه صدات به خدا نمي رسه.... ؟!