حيف كه نميشه هر چيزي را براحتي بيان كرد.

چه روزها و زمانهاي بغرنجي را  اينجا سپري كردم و ميكنم

با انواع فكرهاي جور واجور و حساس مواجه شدم و ميشوم

چه دوستان خوب و مهربون و نا مهربون داره اينجا

اگه ميخواي دوام بياري بايد با هر كسي به نوع و حساسيت خودش سازگاري كني

غير اين باشه.....وای

يكي ناز ميكنه...يكي قهر ميكنه...يكي توقع يطرفه داره...يكي می پیچونتت و...يكي هم خيلي خيلي خوبه

و.......پس چه بايد كرد

همه هم دوست داشتني هستند و حق بقاء و عشق دارند..و نميشود ازشان براحتي رد شد

اما من كه بريده ام...ولي بايد دوام آورد...نه !

چون رسم زمونه در اين عصر همينه...!

منبع:ساكت نمون


:: موضوعات مرتبط: دل نوشته ها، ،
:: برچسب‌ها: روح, منبع, آزرده, حيف چه بايد كرد, ,
نویسنده : Mehr
سخن اول

 خدایا ؛ به شناخت تو زندگانیم و به نصرت تو شادانیم ؛ به کرامت تو نازانیم ، به عَز تو غزیزانیم!

 

       خدایا ، نه شناخت تو را توان ، نه ثنای تو را زبان ، نه دریای جلال و کبرای تو را کران ، پس تو را مدح و ثنا ،چون توان ؟

 

 با سلام به خدمت شما دوستان خوبم به انتهاي روياي الهه عزيز

(non.loxblog.com)

خوش اومدين.



(سايت=وبلاگ هاي اين دوره زمونه!)

:: موضوعات مرتبط: دل نوشته ها، ،
:: برچسب‌ها: وبلاگ, سخن اول, انتها, انتهاي يك رويا, non, الهه, انتهاي روياي الهه عزيز, عزيز, الهه ي عزيز, non, loxblog, com, تبادل لينك+3, رويا,
نویسنده : Mehr
آنچه در این مدت بر من گذشت!!!

با سلام دوباره به دوستان بعد از حدود یک ماه و پوزش بابت تاخیرات.

 

آن چه در این مدت بر من گذشت را اگر بخواهم به صورت نموداری رسم کنم .ابتدای نمودار با شیب مثبت رو به بالا و بسیار عالی بود و بلافاصله با شیب نزولی و دوران بسیار سختی که منجر به غیبت اینجانب شد.که مربوط به پدرم و عمل سنگینی می شد که ایشان حدود ۱۰ روز در بیمارستان بستری بودند و مراقبت های بعد از عمل و ... +کار بسیار فشرده و سنگین در این مدت.

از این موضوعات که بگذریم به بحث شیرین مدیکال می رسیم.

همان طور که قبلا اعلام کردم.چیزی حدود یک ماه و ۱۰ روز پیش به صورت کاملا غیر منتظره ای فرم های مدیکال برای من ارسال شد و من بعد از ۱۹۳ روز pending  حقيقتا انتظار هر چيز به جز دوران in process 63 روزه را داشتم .مراتب با aramex  هماهنگ شد و بعد از 4 روز مدارك به تهران رسيد .

من تازه مي خواستم بروم و يك سري آزمايشات بدهم كه ببينم همه چيز ok باشد اما افسر محترم خوشبختانه ما را غافلگير نمودند.

مديكال اينجانب در يك پنجشنبه  بعد از ظهر و شنبه بعد از آن بعد از ظهر در مجموع كلا ظرف  يك ساعت و نيم به پايان رسيد .

داستان مديكال:

اين بخش شايد سريعترين و بي دردسرترين قسمت كارهاي من براي مهاجرت بود .چيزي كه كاملا متضاد آن را از ديگران شنيده بودم. و چندان به انجام سريع آن اميدوار نبودم.

پنجشنبه بعد از ساعت كاري حدود ساعت 2 از دكتر معتمد سفارت وقت گرفتم و به مطب ايشان رفتم.حدود 10 دقيقه اي معطل شدم و ايشان سپس من را پذيرفت.مادرم هم همراهم بود.

دكتر  روند كار را برايم توضيح دا كه بايد آزمايش خون و ادرار را در همان جا كه يك آزمايشگاه هم بود بدهم و عكس هم در بيمارستان پارس از ريه بگيرم و سپس وقتي جواب اين ها آماده شد براي دكتر ببرم و آن گاه دكتر معاينه مي كند.

سپس دكتر يك يرس فرم به من داد و گفت خداحافظ!

در همان جا آزمايش خون و ادرار را دادم (در مورد ادرار مي ترسيدم چون از چند نفر شنيده بودم خيلي به رقيق يا غليظ بودن ادرار گير مي دهند و من واقعا نظري نداشتم كه چگونه خواهد بود.(گلاب به روي همه ،فقط جهت توضيح مي گم)

خلاصه اين آزمايشات را دادم .گفتند جوابش شنبه اماده است.از آن جا هم به بيمارستان پارس رفتم و عكس ريه را گرفتم كه از دكتر همان جا پرسيدم گفت ok است.گفت شنبه تحويل بيا بگير.

شنبه دكتر گفته بود ساعت 5 تا 6 هستم.

من ساعت 5 ،كارم تموم شد و به مطب دكتر ساعت 5:20 رسيدم كه ديدم دو خانواده به روش قديم (6 نفر ) در مجموع جلوي من هستند.مادر جان زحمت گرفتن عكس را كشيده بود و منتظر من بود.وقتي من رسيدم دكتر هنوز نرسيده بود.خودم را براي يك صبر دست كم يك ساعته به گفته منشي آماده كردم.

5 دقيقه بعد از ريسدن من دكتر آمد و 3 دقيقه بعد من به عنوان اولين نفر در مطب بودم.

ماجرا اينگونه بود كه گويا خانواده اول فرم ها را فراموش كرده بودند و يكي را فرستادند تا برود فرم ها را بياوردو خانواده دوم گويا يك تماس تلفني مهم داشتند كه صبر كردند تا جواب دهند و اينجانب توسط دكتر فراخوانده شدم.دكتر به همان مهرباني پست قبل بود و كلي گفتيم و شنيديم و خنديديم.

آزمايشات را ديد و گفت ok است.و نوبت به معاينات رسيد.قد و وزن را اندازه گرفت.ضربان قلب و تنفس و گواتر و يه چيزي حدود 10 دقيقه معاينه كرد و گفت ok است و من تا 10 روز ديگر مي فرستم. اين بود داستان كوتاه مديكال من! بقيه قسمت ها هم از اين راحت تر بو تو پست بعد تعريف مي كنم.

يكي از دوستان گفته بود بعد از 50 روز passport request شدند،حقيقتا  انتظار اين سرعت را ندارم ولي اميدوارم هر چه سريعتر اتفاق بيفتد چون حوصله صبر طولاني هم ندارم.

 

:: موضوعات مرتبط: دل نوشته ها، ،
:: برچسب‌ها: سخت, دشوار, مشكلات,
نویسنده : Mehr
پست كردن يك كد براي استفاده ديگران

برای اینکه بتونید در پست هاتون کدی قرار بدین اول وارد قسمت ارسال مطلب بشین بعد روی دکمه ای که کد ها متن رو نشون میده() بروید و کد زیر رو پست کنید

 

بعد دوباره رویه همون دکمه کلیک کنید و اون موقع میتویند اون کادر رو ببینید اندازه ی دلخواهتون رو تنظیم کنید و کد رو در داخلش قرار بدین یا میتونید برای قرار دادن کد در همون کد بالا در فاصله ی بینشون(که من الان اینتر وارد کردم) کد رو بزارید.

:: موضوعات مرتبط: دل نوشته ها، ،
:: برچسب‌ها: انتهاي روياي الهه عزيز,
نویسنده : Mehr
ديروز

 

 

گفتی که از غافلگیر کردن من خوشحال میشی.

 


دیروز واقعا غافلگیر شدم! خیلی زیاد!!

 

:: موضوعات مرتبط: دل نوشته ها، ،
:: برچسب‌ها: انتهاي روياي الهه عزيز,
نویسنده : Mehr